سومین سالگرد انتخابات دهم ریاست جمهوری در حالی فرا رسیده است که این انتخابات به دلیل ویژگی های منحصر به فرد خود، سلسله رخدادهای قبل و بعد آن و نیز تاثیرات قابل توجهی که بر فضای سیاسی و اجتماعی کشور گذاشت، از مهم ترین آزمون های ملی و حساسترین تحولات تاریخ انقلاب به شمار می آید. بر همین اساس، رجانیوز طی سلسله مطالبی به بازخوانی اهم اتفاقات رخ داده در سال 88 می پردازد و همانگونه که در بخش اول و دوم و سوم به بررسی ریشه های طرح ادعای تقلب در انتخابات، 6 دروغ بزرگ سبزها بعد از انتخابات و حمایت های چهره ها و رسانه های ضدانقلاب از جریان سبز پرداخته شد، در چهارمین بخش از اين سلسله گزارش ها، مدل مدیریتی رهبر معظم انقلاب در جریان فتنه مورد کند و کاو قرار می گیرد، مدلی که بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران عرصه سیاست معتقدند در مهار تدریجی فتنه عظیم 88 نقش موثری داشت، و مبنای آن نیز را "جذب حداکثری و دفع حداقلی" و "روشنگری و صبر تا آخرین لحظه" تشکیل می داد:
رهبر معظم انقلاب به فاصله 4 روز بعد از انتخابات 22 خرداد و در نخستین فرمايشات رسمی خویش در جمع نمایندگان ستادهای کاندیداهای مختلف با انذار نسبت به ايجاد شكاف بين صفوف مردم فرمودند: «اينكه ما تصور كنيم كه يك گروه مثلاً بيست و چهار ميليونى يك طرفند، يك گروه چهارده ميليونى يك طرفند، اين به نظر من يك خطاى بسيار بزرگى است؛ قضيه اينجور نيست. همه در يك طرف قرار دارند. آن كسانى كه به رئيس جمهور منتخب اين دورهى از انتخابات رأى دادند، همانقدر وابستهى به انقلاب و كشور و نظامند، كه آن كسانى كه رأى ندادند. مجموعههاى مردمى، فرزندان اين كشورند»
اين عبارات در واقع هشدار نسبت به خطر شکاف میان آحاد ملت که قبل از هر چیز با رای 40 میلونی خویش به نظام جمهوری اسلامی، یکی از بی نظیرترین مقاطع تاریخ معاصر جمهوری اسلامی را رقم زده بودند، نکته ای است که طی 9 گذشته همواره بیت الغزل هشدارهای رهبر انقلاب در سخنرانی های مختلف بوده است. اگرچه ایشان همواره ضمن تاکید بر اعتماد به مسئولین برگزار کننده انتخابات در دوره های مختلف، هیچ گاه نیز راه را برای رسیدگی به اعتراض های کاندیداها در انتخابات نبسته بودند، بگونه ای که در ادامه سخنان خویش در جمع نمایندگان کاندیداها ریاست جمهوری دهم چنین فرمودند:
«اما اين اعتماد من موجب نميشود كه اگر چنانچه شبههاى در ذهن كسانى هست، اين شبهه دنبال نشود و تعقيب نشود و بررسى نشود و حقيقت قضيه آشكار نشود؛ نه، شبهات را برطرف كنيد، منتها آن چيزى كه از همه مهمتر است، اين است: همه سعى كنيد وحدت ملى و وحدت كشور را حفظ كنيد»
لکن یکی دیگر از نکاتی نیز که از همان آغاز حوادث پس از انتخابات به کرات مورد تاکید معظم له قرار داشت، پافشاری بر جدا ساختن آحاد ملت از کسانی بود که با تلاش جهت اغتشاش، تفرقه میان مسئولین و مردم را هدف قرار داده بودند، لذا در ادامه ضمن اشاره به این موضوع از همگان می خواهند تا با اعلام موضع نسبت به این اقدامات در شفاف سازی فضا کمک نمایند:
«بدترش هم همين كارهاى خرابكارىاى است كه شما مىبينيد انجام ميدهند، كه البته همه بايد در مقابل اين خرابكارىها بايستند، اعلام موضع كنند. همه بايستى بگويند ... اين تخريبهائى كه انجام ميگيرد، اين كارهاى زشتى كه انجام ميگيرد، بعضاً جناياتى كه واقع ميشود، مربوط به هيچكدام از اين اطراف قضيه نيست؛ اين مربوط به مردم نيست، مربوط به نامزدها نيست؛ مربوط به خرابكارهاست، مربوط به اخلالگرهاست. مبادا كسى توهم كند و تصور بكند كه اين مربوط به اين است كه اينها طرفدار فلان نامزدند»
اگرچه در نخستین فرمايشات رسمی رهبر معظم انقلاب پس از انتخابات، ایشان با تاکید فراوان سعی بر جداسازی معاندین، اغتشاش گران و قانون شکنان از صف معترضان به نتیجه انتخابات را داشتند اما اوج این تفکیک و اصرار بر جدایی میان قانون شکنان و معترضان به انتخابات را باید در اظهارات معظم له در خطبه های دوم نماز جمعه تاریخی 29 خرداد به نظاره نشست:
«اين چهار نفرى كه وارد عرصهى اين انتخابات جدى شدند، همهشان جزو عناصر نظام و متعلق به نظام بودند و هستند. يكى از اينها رئيس جمهور كشور ماست ... يكى از آنها نخستوزيرِ هشت سال در دوران رياست جمهورى خود بنده است. يكى از آنها فرماندهى سپاه در سالهاى متمادى و يكى از فرماندهان اصلى دوران دفاع مقدس بوده است. يكى از آنها دو دوره رئيس قوهى مقننهى كشور بوده است؛ رئيس مجلس شوراى اسلامى بوده است. اينها عناصر نظامند؛ اينها همهشان متعلق به نظامند. البته اختلافنظر دارند، اختلاف برنامه دارند، در جهتگيرىهاى گوناگون سياسى با هم تفاوتهاى متعددى دارند؛ اما همهشان مال نظامند؛ چهار نفر از عناصر نظامند»
و در ادامه نیز بر باز بودن راه های قانونی و اقدامات مسالمت آمیز تاکید می کنند: «من از همهى اين دوستان، اين برادران، ميخواهم بنا را بر برادرى بگذاريد، بنا را بر تفاهم بگذاريد، قانون را رعايت كنيد. راه قانون باز است. راه محبت و صفا باز است»
و در پایان اظهار می دارند چنانچه کسی راهی غیر از مسیری را که قانون مشخص نموده است انتخاب کند، اظهارات صریح تری خطاب به مردم در آینده خواهند داشت.
اگرچه فرمايشات صریح رهبر انقلاب در نماز جمعه به نوعی اتمام حجت با تمامی دوستداران حقیقی انقلاب و هم چنین کسانی بود که خود را در چارچوب نظام قلمداد می کردند اما دعوت به تجمع غیرقانونی از سوی یکی از تشکل های حامی نامزد اصلی شکست خورده در انتخابات دقیقا یک روز پس از نماز جمعه، که در پی آن ده ها تن از هموطنانمان کشته و مجروح شدند، و هم چنین ادامه قانون شکنی های نامزدهای ناکام و صدور بیانیه های پیاپی منجر گشت تا رهبر انقلاب در قسمتی از بیانات خویش در جمع مسئولین قوه قضاییه در هفتم تیرماه بار دیگر بر «عدم تحریک احساسات از سوی نخبگان سیاسی جناح های مختلف» تاکید کنند، اما علیرغم این موضوع و عدم حضور مهندس موسوی و کروبی در جلسات شورای نگهبان جهت اعلام مستندات خویش نسبت به ادعای تقلب، باز هم رهبر انقلاب نسبت به رفتارهای برخی خواص هشدار داده و اینبار در سخنرانی خویش به مناسبت سالروز ولادت امیرالمومنین علیه السلام در 15 تیرماه، ضمن پافشاری بر تفکیک میان اغتشاشگران و برخی از عناصر داخلی و هم چنین عناصر بیگانه عملا فرصت دیگری به قانون شکنان پس از انتخابات دادند و با ایجاد حصاری میان نیروهای داخلی و بیگانه، اختلافات را صرفا داخلی قلمداد کرده و حتی حمایت های بیگانگان از برخی نیروهای داخلی را نیز دروغ های بیگانگان دانستند:
«بعضى از سران كشورهاى غربى در سطح رئيس جمهور و نخست وزير و وزير خارجه و مسئولان گوناگون، صريحاً در مسئلهى داخلى ملت ايران دخالت كردند. به شما چه؟ چرا در ماجرائى كه مربوط به ملت ايران است، دخالت ميكنيد؟ ... اغتشاشگر يك عدهى معدودى هستند؛ همانهائى كه بودجهى تصويب شدهى بعضى از دولتهاى غربى را براى ايجاد اختلاف در داخل ايران مصرف ميكنند، آنها اغتشاشگرند... اسم بعضىها را مىآورند به عنوان اينكه ما مدافع آنها هستيم؛ دروغ ميگويند؛ مدافع آنها هم نيستند؛ قصدشان ايجاد اختلاف است، قصدشان ايجاد بدبينىِ ملت ايران و نخبگان ايران نسبت به يكديگر است؛ دروغ ميگويند ... مبادا دشمن را با دوست اشتباه بكنيم. دوست را به خاطر يك خطا به جاى دشمن بگيريم و از آن طرف يك عدهاى هم دشمن خونى و معاند را دوست فرض كنند»
اگرچه رفتارهای هنجارشکنانه دو تن از نامزدهای شکست خورده انتخابات ادامه داشت اما به موازات این رفتارها، آنچه که در عمل از سوی رهبر انقلاب اشاره می شد هم چنان تاکید مضاعف بر شفاف سازی مرزها و هم چنین هوشیاری نخبگان پیرامون حوادث مختلف بود، بگونه ای که ایشان در 29 تیرماه و در سالروز عید مبعث رسول اکرم (ص) مردود شدن نخبگان را در امتحانات اخیر، به منزله «سقوط» دانستند و در واقع با بکارگیری واژه امتحان، باز هم به صورت غیر مستقیم و تلویحا راه بازگشت برای برخی نخبگان را باز گذاشته و هوشیاری آنها نسبت به اتفاقات بوجود آمده را خواستار شدند:
«نخبگان بدانند هر حرفى، هر اقدامى، هر تحليلى كه به آنها (دشمن) كمك بكند، اين حركت در مسير خلاف ملت است. همهى ما خيلى بايد مراقب باشيم... مراقب حرف زدن، مراقب موضعگيرى كردن، مراقب گفتنها، مراقب نگفتنها. يك چيزهائى را بايد گفت؛ اگر نگفتيم، به آن وظيفه عمل نكردهايم. يك چيزهائى را بايد بر زبان نياورد، بايد نگفت؛ اگر گفتيم، برخلاف وظيفه عمل كردهايم. نخبگان سر جلسهى امتحانند؛ امتحان عظيمى است. در اين امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط اين نيست كه ما يك سال عقب بيفتيم؛ سقوط است»
بیش از یک ماه از این برهه نیز گذشت، رییس جمهور منتخب مردم حکم تنفیذ خویش از رهبر انقلاب را دریافت نمود اما همچنان اقدامات هنجار شکنانه اقلیت شکست خورده نسبت به دولت منتخب و نظام جمهوری اسلامی ادامه داشت. دیدار جمعی از تشکل های دانشجویی در چهارمین روز از شهریور ماه با مقام معظم رهبری فرصتی بود تا برخی از دانشجویان حتی با نام آوردن از افرادی که دیگر «سران فتنه» خوانده می شدند، موضع گیری صریح رهبر انقلاب در این رابطه را بشنوند، اما ایشان در اظهاراتی قابل تامل اگرچه حوادث بعد از انتخابات را برنامه ریزی شده دانستند، لکن تاکید کردند:
«من متهم نميكنم افرادى را كه دستاندركار بودند، كه اينها دستنشاندهى بيگانهیا انگلیس و آمریکا هستند، اين را من ادعا نميكنم، چون براى من اين قضيه ثابت نيست» و باز هم در عمل فرصتی دیگر به کسانی که خود را به نظام جمهوری اسلامی متعهد می دانستند داده شد تا یک بار برای همیشه حساب خود را بیگانگان و دشمنان نظام اسلامی جدا سازند.
20 شهریور ماه سال جاری یکی از برهه هایی بود که طی آن رهبر انقلاب پس از گذشت قریب به 3 ماه از انتخابات، برای نخستین بار موضوع «جذب حداکثری و دفع حداقلی» را مطرح نمودند. ایشان در قسمتی از خطبه های دوم نماز جمعه آخر ماه مبارک رمضان این چنین بیان داشتند:
«کسانى كه مخاطبند، البته كسانى هستند كه تاكنون در درون نظام اسلامى تعريف شدهاند؛ شخصيتهاى درون نظامند، جزو نظامند، كه انشاءاللَّه در آينده هم همه در درون نظام باشند و براى اين نظام كار و تلاش كنند» و در ادامه نیز ضمن تشریح و کالبد شکافی مدل برخورد حضرت امام (ره) در ابتدای انقلاب با افراد و گروهک هایی که قصد عبور از قانون اساسی را داشتند و تمکینی در برابر رای مردم از خود نشان می دادند، اظهار داشتند:
«اصول انقلاب امور سليقهاى نيست كه هر كه از يك گوشهاى در بيايد، سنگ اصول را به سينه بزند؛ بعد كه سراغ اين اصول ميرويم، مىبينيم بيگانهى از انقلاب است. اصول انقلاب، اسلام است؛ قانون اساسى است؛ رهنمودهاى امام است؛ وصيتنامهى امام است؛ سياستهاى كلى نظام است كه در قانون اساسى معين شده است كه اين سياستهاى كلى بايست تدوين بشود. در اين چهارچوب، اختلاف نظر، اختلاف ممشا، اختلاف سليقه عيب نيست، كه حسن است؛ مضر نيست، كه مفيد و نافع است»
و در ادامه نیز بر عدم رفتارهای خشونت آمیز و برهم زننده امنیت از سوی افراد تاکید نموده و سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی نظام را بدین صورت تشریح نمودند: «آنجائى كه افراد در چهارچوب اصول رفتار كنند، دنبال خشونت نروند، درصدد بر هم زدن امنيت جامعه نباشند، آسايش جامعه را نخواهند به هم بزنند - از اين كارهاى خلافى كه انجام ميگيرد؛ دروغپراكنى و شايعه - نظام هيچگونه مسئلهاى ندارد. مخالفينى هستند، نظراتى دارند، نظرات خودشان را بيان ميكنند؛ نظام برخورد نميكند. بناى نظام در اينجا، جذب حداكثرى و دفع حداقلى است... آن كسانى هم كه نظر مخالف دارند، در اين چهارچوب ميتوانند خودشان را مقايسه كنند. اگر كسى با مبانى نظام معارضه كند، با امنيت مردم مخالفت كند، نظام مجبور است در مقابل او بايستد... در اختلافات گوناگونى كه در بين احزاب دنيا وجود دارد - در همين كشورهائى كه خودشان را پيشرو دموكراسى ميدانند - هيچكدام از اين احزاب متعارض و متخالف، با اصول و مبانى آن نظام مخالفت نميكنند؛ والّا از نظر مردم مردود هستند. دستگاههائى دارند؛ دستگاههاى رعايت قانون اساسى و دادگاه قانون اساسى - شبيه شوراى نگهبان خودمان - اينها را رد ميكنند. اينجور نيست كه قبول كنند يك نفرى بيايد در يك نظامى عليه مبانى آن نظام مبارزه كند، معارضه كند، آن وقت نظام در مقابل او ساكت و آرام بنشيند» و در پایان نیز نسبت به تحرکات احتمالی قانون شکنان و تفرقه افکنان در روز «قدس» هشدار دادند.
حوادث روز قدس و شعار اقلیتی خاص به نفع رژیم صهیونیستی و دیگر اتفاقات بعد از آن بخوبی نشان داد دیگر مساله اصلی، مساله انتخابات نیست و تقریبا همزمان با همین ایام مهدی کروبی با ادعای فاقد سند تجاوز جنسی به زندانیان، موجی از هجمه رسانه ای کشورهای بیگانه علیه جمهوری اسلامی را به راه انداخت تا در عمل ثابت کند می توان همزمان جزو خواص بود اما از اندک بصیرت مورد انتظار نیز به دور بود و همین موضوع منجر شد تا رهبر انقلاب در قسمتی از بیانات خود در نماز عید فطر، «گناه تهمت به نظام را بسیار سنگین تر از تهمت به اشخاص» ارزیابی کنند و قریب به بیش از 30 روز بعد از عید فطر و در جمع نخبگان علمی دانشگاه های کشور در ششم آبان ماه نیز، جابجایی حوادث فرعی و اصلی بعد انتخابات در افکار عمومی را مورد اشاره قرار دادند و زیر سوال بردن انتخابات را بدون مستندات کافی «بزرگترین جرم» عنوان کردند:
« در همين مسائل اخير، مسائل را بايد اصلى فرعى كرد؛ مسئلهى اصلى چيست؛ يك سلسله مسائل فرعى هم پيرامون اوست؛ نه اينكه آن مسائل فرعى كماهميت است، اما مسئلهى اصلى اهميتش بيشترش از آنهاست. مسئلهى اصلى در اين قضاياى اخير، اصل انتخابات بود؛ زير سؤال بردن اصل انتخابات بزرگترين جرمى بود كه انجام گرفت. چرا شما نسبت به اين جرم چشمتان را ميبنديد؟! اين همه زحمت كشيده بشود، مردم بيايند، يك شركتِ به اين عظمت، يك نصابشكنى، يك ركودشكنى در دنيا در مردمسالارى، در دموكراسىاى كه اينقدر ادعايش را ميكنند، انجام بگيرد، بعد يك عده مفت و مسلّم بيايند بدون استدلال، بدون دليل، همان فرداى انتخابات بگويند: انتخابات دروغ است! اين كار كوچكى است؟! اين جرم كمى است؟! ... دشمن هم حداكثر استفاده را از اين كرد... ديدند عناصرى وابستهى به خودِ نظام، از خودِ نظام، دارند اين جور ميداندارى ميكنند، اينها هم وقت را مغتنم شمردند، آمدند داخل ميدان»
و در ادامه نیز با فاش ساختن هشدارهای خصوصی مکرر خود به صحنه گردانان اصلی، از اوج بردباری و صبر خویش در برابر جریانی که پس از ماه ها و به بهانه های مختلف سعی بر چالش کشیدن نظام را داشت، پرده برداشتند:
«من روز اول اين را پيغام دادم به همين حضراتى كه صحنهگردان اين قضايا هستند؛ آن ساعات اول من به آنها پيغام خصوصى دادم. من اگر يك وقتى توى نماز جمعه يك حرفى ميزنم، اين ابتدا به ساكن نيست؛ حرف خصوصى، پيغام خصوصى، نصيحتِ لازم انجام ميگيرد، وقتى انسان ناچار ميشود، يك حرفى را مىآورد در علن بيان ميكند. من پيغام دادم، گفتم اين را شما داريد شروع ميكنيد، اما نميتوانيد تا آخر كنترل كنيد؛ مىآيند ديگران سوءاستفاده ميكنند. حالا ديديد آمدند سوءاستفاده كردند»
اما روند موضع گیری رهبر انقلاب نسبت به کسانی که همواره خود را منتسب به امام و انقلاب می دانستند اما در عمل ضدیت خود با ادعاهایشان را نشان داده بودند، در 22 آذرماه و دقیقا 6 روز پس از فتنه پیاده نظام جریان مذکور در دانشگاه تهران در توهین به امام راحل، تغییر محسوسی کرد تا آنجا که ایشان در قسمتی از سخنان خویش در جمع طلاب و روحانیون مبلغ در آستانه ماه محرم فرمودند:
« ايجاد فتنه ميكند؛ يعنى فضا را فضاى غبارآلود ميكند. شعار طرفدارى از قانون ميدهند، عمل صريحاً بر خلاف قانون انجام ميدهند. شعار طرفدارى از امام ميدهند، بعد كارى ميكنند كه در عرصهى طرفداران آنها، يك چنين گناه بزرگى انجام بگيرد؛ به امام اهانت بشود ... آن كسى كه براى انقلاب، براى امام، براى اسلام كار ميكند، به مجردى كه ببيند حرف او، حركت او موجب شده است كه يك جهتگيرىاى عليه اين اصول به وجود بيايد، فوراً متنبه ميشود. چرا متنبه نميشوند؟ وقتى شنیدند كه از اصلىترين شعار جمهورى اسلامى - «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» - اسلامش حذف ميشود، بايد به خود بيايند؛ بايد بفهمند كه دارند راه را غلط ميروند، اشتباه ميكنند؛ بايد تبرى كنند. وقتى مىبينند در روز قدس كه براى دفاع از فلسطين و عليه رژيم غاصب صهيونيست است، به نفع رژيم غاصب صهيونيست و عليه فلسطين شعار داده ميشود، بايد متنبه بشوند، بايد خودشان را بكشند كنار، بگويند نه نه، ما با اين جريان نيستيم. وقتى مىبينند سران ظلم و استكبار عالم از اينها حمايت ميكنند، رؤساى آمريكا و فرانسه و انگليس و اينهائى كه مظهر ظلمند ... دارند از اينها حمايت ميكنند، بايد بفهمند يك جاى كارشان عيب دارد؛ بايد متنبه بشوند. وقتى مىبينند همهى آدمهاى فاسد، سلطنتطلب، از اينها حمايت ميكند، تودهاى از اينها حمايت ميكند، رقاص و مطرب فرارى از كشور از اينها حمايت ميكند، بايد متنبه بشوند، بايد چشمشان باز بشود، بايد بفهمند؛ بفهمند كه كارشان يك عيبى دارد؛ بلافاصله برگردند بگويند نه، ما نميخواهيم حمايت شما را. چرا رودربايستى ميكنند؟»
و در ادامه نیز سخنان قابل توجهی را ابراز داشتند و از برخی افراد به عنوان «برادران سابق» یاد نمودند:
«من تعجب ميكنم. كسانى كه اسم و رسم خودشان را از انقلاب دارند - بعضى از اين آقايان يك سيلى براى انقلاب نخوردند در دوران اختناق و طاغوت - و به بركت انقلاب اسم و رسمى پيدا كردند و همه چيزشان از انقلاب است، مىبينيد كه دشمنان انقلاب چطور بُراق شدند، آماده شدند، صف كشيدند، خوشحالند، ميخندند؛ اينها را كه مىبينيد؟ به خود بيائيد، متوجه بشويد شما برادران «سابق» ما هستيد»
اما با تمام این اوصاف آنچه که در سراسر صحبتهای رهبر انقلاب در 22 آذرماه بیش از همه به چشم می آمد، هم چنان تاکید ایشان بر سیاست «جذب حداکثری و دفع حداقلی» و فرصت های چندباره به کسانی بود که خود را روزگاری منتسب به انقلاب می دانستند اما در نهایت رفتارهای آنها چاره ای جز دفع آنها باقی نمی گذاشت:
« انتخابات تمام شد... اشكالى هم نتوانستند بر انتخابات بگيرند و ثابت كنند؛ حالا هى ادعا كردند، فرصت هم داده شد؛ گفتيم بيائيد، نشان بدهيد، ثابت كنيد؛ نتوانستند، نيامدند ... من هيچ اعتقادى ندارم به دفع؛ من گفتم در نماز جمعه؛ اعتقاد من به جذب حداكثرى و دفع حداقلى است؛ اما بعضى كأنه خودشان اصرار دارند بر اينكه از نظام فاصله بگيرند. يك اختلاف «درون خانوادگى» را يك عدهاى تبديل كردند به مبارزهى با نظام - البته اينها اقليتند، كوچكند؛ در مقابل عظمت ملت ايران صفرند»
اما حوادث پس از روز عاشورا که در واقع از آن باید به عنوان نقطه عطفی در روند سقوط جریان فتنه پس از انتخابات یاد کرد، منجر شد تا ایران اسلامی یکپارچه در محکومیت اقدامات اراذل و اوباشی که هم چنان با بهانه انتخابات سعی در ادامه فتنه گری های خویش داشتند، قیام کند. اگرچه میرحسین موسوی اغتشاشاگران روز عاشورا را «مردان خداجوی» لقب داد و مهدی کروبی نیز عزاداران حسینی را که به مقابله با مردان خداجوی موسوی پرداخته بودند را «وحشی» نامید اما از این مقطع به بعد، خواسته های مردم رنگ و بوی دیگری گرفته بود و این همان نکته ای است که رهبر انقلاب در سالروز قیام تاریخی 19 دی مردم قم از آن به عنوان «اتمام حجت مردم با مسئولان» یاد نمودند:
«حجت بر همه تمام شده است. حركت عظيم روز چهارشنبه ى نهم دى ماه حجت را بر همه تمام كرد. مسئولين قوهى مجريه، مسئولين قوهى مقننه، مسئولين قوهى قضائيه، دستگاههاى گوناگون، همه ميدانند كه مردم در صحنهاند و چه ميخواهند»
مرور سیر 9 ماهه مواضع رهبر انقلاب اسلامی نسبت به اقلیت هنجارشکن پس از انتخابات به خوبی اوج صبر و برخورد حکیمانه ایشان را در این رابطه تبیین می کند و در این میان نمونه دیگری از برخورد پدرانه معظم له با جریان مذکور را باید در قسمتی سخنان ایشان در 13 بهمان ماه و در جمع اساتید دانشگاه تهران جستجو نمود، آنجایی که علیرغم تمام اشتباهات سرزده از سوی سران این جریان، بر عدم بدبینی خویش نسبت به این افراد سخن می گویند و ریشه این اقدامات را «غفلت» برخی خواص عنوان می کنند، البته غفلتی که نتایج «خیانت باری» به همراه داشت:
« در همين قضاياى بعد از انتخابات واقعاً غفلت بزرگى كردند. حالا من كه ميگويم غفلت، چون بناى من بر خوشبينى است؛ خود من هم آدم بدبينى نيستم؛ آدم خوشبينىام، نسبت به اشخاص هم خوشبينم. بلافاصله روز بعد از انتخابات، كارهاى بدى را انجام دادند؛ حالا دارند نتایجش را مىبينند. به عنوان اعتراض به انتخابات، مردم را به خيابانها دعوت كردند؛ چرا؟ اين چه منطقى است؟ چرا مردم را به خيابان دعوت ميكنند؟ مگر مسئلهى انتخابات - مسئلهاى به اين اهميت، به اين ظرافت - قابل حل توى خيابان است؟ نيروى فشار درست كردن؛ اينها غفلتهاى بزرگى است. خوب، وقتى اينجورى ميشود، مأمنى درست ميكنند براى دشمن؛ مأمنى درست ميكنند براى آن كسى كه ميخواهد ايجاد آشوب و اغتشاش كند؛ اينها غفلتهاست. يعنى در سياست، غفلتها گاهى مثل خيانتها خيلى ضربه ميزند»
اما راهپیمایی کم نظیر 22 بهمن ماه سال جاری مقطع دیگری بود که رهبر انقلاب صریح تر از همیشه نسبت به کسانی که ریاکارانه دم از مردم می زنند واکنش نشان دادند و در پیام تبریک و تشکر خویش از آحاد ملت ایران به خاطر حضور بی سابقه در این روز بزرگ تصریح فرمودند:
«آيا حضور دهها ميليون انسان بصير و پُر انگيزه در جشن سي و يك سالگي انقلاب كافي نيست كه معاندان و فريب خوردگان داخلي را كه گاه رياكارانه دَم از "مردم" ميزنند، به خود آورد و راه و خواست مردم را كه همان صراط مستقيم اسلام ناب محمدي صلّي الله عليه و آله و راه امام بزرگوار است، به آنان نشان دهد؟ دوستان و دشمنان ملت ايران بدانند كه اين ملت، راه خود را شناخته و تصميم خود را گرفته است و براي رسيدن به قلّهي پيشرفت و سعادت با تكيه به خدا و اعتماد به قدرتي كه خداوند به او بخشيده است هر مانعي را از سر راه برخواهد داشت»
و در نهایت نیز در جمع مجلس خبرگان رهبری در اسفند ماه 88 به طور رسمی خروج کسانی که زیر بار قانون و رای مردم نرفتند را از نظام جمهوری اسلامی بیان داشتند تا در طی 34سال گذشته، علاوه بر گروهک های ابتدای انقلاب از جمله، مجاهدین خلق، حزب خلق مسلمان، نهضت آزادی، باند مهدی هاشمی و اصلاح طلبان تجدید نظر طلب در دوره حاکمیت 8 ساله اصلاحات، جریان موسوم به سبز نیز که پس از انتخابات و با اغفال بخشی از افکار عمومی سعی بر به چالش کشیدن ماهیت نظام اسلامی را داشت برای همیشه به گوشه ای از تاریخ معاصر ضمیمه شود:
« مسئله اساسی، حفظ هویت نظام و مرزها و شاخص های آن است و كسانیكه هندسه و هویت نظام را كه در قانون اساسی و حكمیت و داوری قانون متبلور شده است قبول دارند جزو مجموعه نظام بشمار می آیند اما افرادی كه با حرف و عمل و تحریك، این مبانی را زیر پا می گذارند به دست خودشان صلاحیت حضور در مجموعه عظیم نظام را از دست می دهند»